اسپانیا: چنگالی که ای کاش چاقو بود

بازی اسپانیا-پاراگوئه جالب‌تر از آن بود که گمان می‌بردم. اسپانیا وسط زمین را خیلی خوب اداره می‌کند و خط دفاع‌اش گویا از نیمه‌ی زمین حریف مقابل شروع می‌شود و البته همیشه بازی‌شان رو به جلوست. اسپانیایی‌ها شاید چون برزیلی‌ها(ره) تکنیکی نباشند، اما به اندازه‌ی کافی خوب هستند که از دیدن بازی با توپ‌شان لذت ببری. پاس‌های کوتاه و مثلث‌ساختن‌های‌شان هم قشنگ است.

اما متاسفانه اسپانیایی‌ها برندگی‌ی لازم را ندارند؛ طرف مقابل را کم‌تر سورپریز می‌کنند؛ پاس عمقی کم می‌دهند؛ روی دروازه هجوم نمی‌آورند؛ خلاصه جان آدم را در می‌آورند تا یک گل بزنند. گل هم می‌زنند، اتفاقی گل می‌شود: شوت اول به تیر می‌خورد، بر می‌گردد و می‌افتد جلوی بازیکن اسپانیا (ویا) و او هم شوت می‌کند و می‌خورد دوباره به تیر دروازه. حالا شانس می‌آورند به جای این‌که این‌وری کمانه کند، آن‌وری کمانه می‌کند و گل می‌شود (و کلی آدم را شکرگزار می‌کند).

در بازی‌ی امروز دفاع اسپانیا یکی دو بار سوتی داد، اما خیلی به‌تر از دفاع آرژانتین عمل کرد. دروازه‌بان‌شان، کاسیاس، هم خیلی خوب است. مشکل‌شان تنها این است که گل نمی‌زنند لامصب‌ها!

البته نباید ناگفته گذاشت که پاراگوئه هم خوب بازی کرد، اما چون بنده علاقه‌ی ویژهای به آن تیم ندارم مرثیه‌خوانی برای باخت تیم‌شان را می‌گذارد به عهده‌ی دیگران و فقط به این اشاره می‌کنم که یکی برود دل «کاردوزوی» جوان که پنالتی را خراب کرد شاد کند این نصفه شبی! در ضمن دروازه‌بان‌شان هم خوب بود.

بی‌خطربودن اسپانیا و کم‌گل‌زدن‌اش بدجوری مرا نگرانِ بازی‌شان با آلمان می‌کند. بازی‌شان به نظرم زیباتر از بازی‌ی آلمان‌هاست، اما بعید می‌دانم بتوانند به راحتی از سد آلمان بگذرند (ما که دعا می‌کنیم، شما هم لطف کرده یک فوتی بکنید). مثلا اسپانیایی‌ها در ۵ بازی، ۶ گل زده‌اند که ۵تای‌اش هم از دیوید ویا بوده. یعنی دیوید ویا را کنترل کنید و آن وقت معلوم نیست اسپانیایی‌ها چطوری گل می‌زنند. در همین تعداد بازی آلمان‌ها ۱۳ گل زده‌اند و ۸ تا از این گل‌ها بین دو بازی‌کن (کلوزه و مولر) به طور مساوی تقسیم شده است.

با این وجود شاید جالب توجه باشد که اسپانیایی‌ها ٪۲۵ بیش‌تر پاس‌کاری کرده‌اند. حالا این مزیت‌شان کمکی خواهد کرد یا نه را به زودی می‌بینیم. من در بازی بعدی طرف‌دار اسپانیا خواهم بود.

حالا البته همه‌ی این‌ها حرف است: مهم این است که کدام تیم ایمان قوی‌تری داشته باشد و خدای‌شان قوی‌تر باشد. متاسفانه خدای هر دو تیم کم و بیش یک‌سان است و اختلاف بیش‌تر به این باز می‌گردد که اسپانیایی‌های مذهبی بیش‌تر کاتولیک‌اند اما در آلمان میزان کاتولیک و پروتستان‌ها تقریبا یک‌سان است. پس اگر آلمان برد می‌فهمیم حق با پروتستان‌هاست و اگر نه که تکلیف روشن است – باشد که حق از باطل جدا شود [آمارها را از صفحه‌ی اسپانیا و آلمان ویکی‌پدیا برداشته‌ام].

4 نظر برای “اسپانیا: چنگالی که ای کاش چاقو بود

  1. دقیقا نکته را در همان پاراگراف اخر اشاره نمودید سولوژن عزیز ! کدامشان خدای قوی تر / دعا خوان بهتر و ایمان بیشتری دارند ؟؟؟؟
    موضوع همین است / مگر نشنیده اید که فرموده اند حذف انگلیس و امریکا از جام جهانی تقدیر الهی بوده!!!امریکا و انگلیس نه خودشان نه تیم ملی هایشان هیچ غلطی نمی تواند بکنند !
    خب اگر نشنیده اید و به مزاح اینجا نوشتید / واقعی و به جد و با تاکیدش را ما اینجا از زبان مردم به نقل از فلان عالم دینی و فلان فرهیخته ی ملی می شنویم / گویا خدا هم فوتبالی شده و حق و حساب دنیا را با نتایج فوتبال صاف و جور می کند !
    حالا مشکلش با برزیل و ایتالیا و مابقی را دیگر خودش عالم است و اقایان / شاید چون انها هم بر علیه ایران قطع نامه تصویب کرده بودند / خدا هم زده توی سرشان که ادم شوند و تیم ملی شان حذف شد!
    به این می گویند ارجیف بافی خلاق / کلی هم خریدار دارد میان ملت / همه جا هم مردم برای هم نقل می کنند این مدل فرمایشات گهر بار را !

  2. به نظر من مشکل اسپانیا در آماده‌ نبودن فرناندو تورس است. هم در این بازی با پاراگوئه و هم در بازی‌های قبلی‌شان، مثلن با پرتغال، وقتی که تورس بیرون رفت تیم خوب شد. دیوید ویا باید وسط بازی کند، ولی وقتی تورس در زمین است، خیلی به کناره‌ها می‌رود و از دروازه دور است و تورس هم آن برنده‌گی لازم را ندارد و نتیجه می‌شود چنگال.
    مشکل بزرگ دیگرشان این است که دو تا هافبک دفاعی می‌گذارند، چابی آلونسو و بوسکتس. باید احتیاط را کم کنند و یکی‌شان را بیرون ببرند. آلونسو سرعت تیم را تا حدی می‌گیرد. هر چه تیم‌شان به بارسا نزدیک‌تر شود شانس‌شان بیش‌تر می‌شود. به نظرم تیم‌ای که بعد از تعویض سسک و تورس در زمین بود به‌تر جواب می‌دهد.
    چاوی و اینیستا و سسک با پاس‌کاری‌های تک ضرب و سریع‌شان وسط زمین را بگیرند و اینیستا و پدرو یا سیلوا از کناره‌ها نفوذ کنند و پاس‌های عمقی برای مهاجم آماده و فرزی مثل ویا آماده کنند. اگر بخواهند فرصت‌شان را جلوی آلمان با وقت دادن به تورس تلف کنند، خواهند باخت چون از نظر ایمانی آلمانی‌ها با فوتبال ماشینی‌شان قوی‌ترند. هر چند ایمان به عقاید مربی‌شان و اصول فوتبال آلمان باشد و نه خدای مسیحی.

برای روزبه دانشور پاسخی بگذارید لغو پاسخ