گاهی روی اعصابام میرود از بس این خارجیها(!) وسط دعوتنامههایشان به فلان یا بهمان سمینار هی ذکر غذای مجانی میکنند.
مثلا ببینید طرف چه نوشته که کفر مرا در آورده: «شرکت در این تجمع عالیمرتبه فرصت بسیار خوبی برای ملاقات با دیگر داوطلبان و رهبران کارهای عامالمنفعهی دانشگاه است و غذا هم بسیار عالی است!».
جدا! یعنی بین دو جمله حتی یک نقطه هم نگذاشته محض خنده. یعنی شرکت کنید که آدمهای خوبی میآیند و غذا هم بسیار عالی است. همین!
بعد بگویید شکمپرستیی غرب توهم است و کتابهای دینیمان چرت میگفتند.
—
پ.ن.۱: حالا نه که فکر کنید در این مجالس شامپاین باز میکنند و خاویار میل میکنند. دیگر خیلی همت به خرج دهند و جیب مبارکشان را غمزده کنند یکی دو برش پیتزا گیر آدم میآید!
پ.ن.۲: حالا نه اینکه بقیهی ملتها هم خیلی بزرگمنشاند و به هیچوجه «قابلمه به دستی» به گوششان آشنا نمیزند.
پ.ن.۳: و خب … چه اشکالای دارد؟ کیست که ادعا کند هیچوقت گشنهاش نمیشود؟ مثلا خودِ من روزی چند بار گشنه میشوم و حتی بیشتر! (میدانم؛ این جمله قرار بود بشود بخشای از سخنرانیی جرج بوش که موقعیتاش پیش نیامد.) به هر حال این عصبانیتام زیاد هم جدی نیست.
پ.ن.۴: ما یک سمینار هفتگی در دپارتمانمان داریم به اسم AI Seminar. گفتن ندارد کسانی که روی هوش مصنوعی کار نمیکنند این سمینار را به اسم Pizza Seminar میشناسند
توضیح ضروری: من مخالفتای با غذای مجانی ندارم – خیلی هم خوب است! مشکل جار زدن وجود غذای مجانی و گاهی همسطح خود برنامهی اصلی جلوهدادناش است.
خوبه که! بهترین روشِ جذبِ آدما به یه «سمیناهار» همون ناهارشه، چون از سِمی که کسی سر در نمیآره.
ضمناً ما یه استاد داشتیم، از اون قدیمیها که کلی کارش درست بود. یه بار سر کلاس مبانی فلسفی کوانتوم ماجرای یکی از همین سمینارها رو تعریف کرد که آمریکاییه از آروم غذا خوردنِ فرانسویه شاکی شده بود و فرانسویه بهش گفته بود: «شما آمریکاییها میخورید که زنده باشید، ما فرانسویها زندهایم که بخوریم!»
خوب وقتی این انگیزههای شکمی واقعاً وجود دارند، چرا انکار بشوند؟ خداییش ریاکاری ایرانی رو بیشتر دوست داری؟
تو اولین کسی هستی که می بینم به غذای مجانی دوران تحصیل اعتراض می کنی.
من هر هفته لیست جاهایی که پیتزا مجانی می دهند رو در میارم در ماه کلی صرفه جویه ((:
آی گفتی! من خودم از اون شیکمپرستهاییام که با این جور مجالس «علمی» بینهایت موافقام.
در ضمن «ماشین لرنینگ» رو امروز از کتابخونه گرفتم.
amma khodemoonim! Pizza haye in Pizza Seminaretoon hamchin tofeyi ham nist ha! :D:D:D:D
بنده خودم از اون طرفدارای پر و پا قرص اینجور مجالسم. تا وقتی ایران بودم از این کارها خوشم نمی اومد، اما اینجا فهمیدم اصلا فلسفه برگزاری چنین مجالس یا کنفرانس هایی همینه.
در ضمن من خودم poll کردم دیدم کسانی هم که روی هوش مصنوعی کار می کنند ای.آی. سمینار رو پیتزا سمینار صدا می زنند.
توضیح ضروری: من مخالفتای با غذای مجانی ندارم – خیلی هم خوب است! مشکل جار زدن وجود غذای مجانی و گاهی همسطح خود برنامهی اصلی جلوهدادناش است.
به علیرضا: موافقام که غذای مجانی حسابی آدم جذب میکند. ما هم از این تکنیک استفاده کردهایم برای سمینارهای گروهمان تا وسط تابستان آدمها را بکشیم به سمینار.
به مصطفی: نه! من موافق غذادادن هستم، مخالف تبلیغ برای غذادادن هستم. باید اصلا اجباری شود که غذا در همهی برنامهها بدهند!
به رامین: نه! من اعتراضای به آن ندارم. البته دیگر الزاما به جایی که غذای مجانی هم بدهند نمیروم.
به علی: (; کدام کتاباش را؟
به لنیوم: نه! خیلی معمولی است. پیتزاهای در-ب-در بهتر از هر پیتزایی است که تا به حال در اینجا خوردهام.
به آرش: شما که طرفدار پر و پا قرص غذایاید! (; در مورد pollتان چون از من نظرخواهی نکردهای، اعتباری ندارد!
آقا منم پیتزای مجانی می خام. كجا پیتزا می دن؟ 🙂
actually, i think free food is a really good idea. sometimes people need excuses to attend a seminar, or at least, knowing that attending a seminar would save you the time to get lunch is an incentive. another food-related event that is common here (especially in math departments) and not in iran is afternoon tea. many scientific collaborations start at such events.
پیتزا در به در ؟
مگه u درایرانی؟
به بوگی: قربان، قابل شما را ندارد – اما قابل خوردن نیستند!
به محمد: این چایهای بعد از ظهری و سمینارهای هر روزه هم ایدههای خوبیاند که هم کم هزینهاند و هم برای خیلیها مفید. خوب است دربارهاش بنویسم.
به روجا: نه! اما حافظه که دارم! (:
آقا اینجا ما اصلا یه میلینگ لیست داریم که جاهایی که غذا و هر چیز مجانی میدن رو پست میکنن توش!!!
هفته پیش ما هفته ی islam awarness داشتیم کلی پول داده بودن یه یارو رو آورده بودن سخنران پنج شنبه هیچ کس نیومده بود به جز بچه های همین گروه! فرداش گفتن غذای مجانی از فلان رستوران عرب, کباب و جوجه کباب و سالاد مبسوط! سالن غلغله شد!!
سر خودشونو کلا میگذارن دیگه!