کفشهایات را در بیاور که به سرزمین مقدس وارد شدهای،
یا دستکم روی پا-دری خوب تمیزشان کن!
تکمیلی:
یا اگرم نه، خب، زیاد تکون نخور.
هاه؟!!!
باشه! به جهنم؛ هر کاری دلات میخواد بکن.
کفشهایات را در بیاور که به سرزمین مقدس وارد شدهای،
یا دستکم روی پا-دری خوب تمیزشان کن!
تکمیلی:
یا اگرم نه، خب، زیاد تکون نخور.
هاه؟!!!
باشه! به جهنم؛ هر کاری دلات میخواد بکن.
hatman be harfat gush mide!
کفش ها را باید شست؛ جور دیگر باید گام برداشت!
شایدم شستن و نشستنش فرقی نکنه! بذار راحت باشه طفلی.
خداوند از این بختها به همگان دهاد!
میشود من روی به ظاهرش یک تاکیدی بکنم؟!
آخه فقط کفشا نیستن که کثیفن…
az man mishnavi ageh kafshasho da nayovord begooo ba dast miyad too
بیخیالی بهتره…همون به جهنم كه گفتی.
آی باحال بود آی خوشمان آمد از این پست.
چرا من بیهوا یاد کتاب پاهای کثیف شل سیلور استاین افتادم؟ و اون دو خط فوق العاده :
You got a mind that’s tender and sweet,
/and I’m a stranger with dirty feet
و اون وقت كه ما كه تا آب پاش بیشتر نخوندیم و از این پست ها هیچ چی سر در نمی آریم باید چی كار كنیم؟ 😦
به پ.: آره، حتما! (;
به آرام: فرقاش که مشخص است؛ اهمیتاش مشخص نیست.
به Asosh: کدام بخت؟!
به لنیوم: بله! حتما!
به خاک: هممم …
به آلپاچینو (ق.ب.ا.ش.ال. …): کره که نیست از هر طرف بگذاریم، بایستد. گمان میبرم آدم باشد یا شیطان.
به ساویژه: ای رگِ سردِ بیجانِ انفعال!
به رامین: من هم از کامنتات خوشام آمد!
به میم-سنجاقک: بیگمان شبیهاند. با اینحال ارتباط از قصدِ خودآگاه را تکذیب میکنم.
به بوگی: جای نگرانی نیست. من هم سر در نمیآورم.