آگاهی یا آرامش؟!
بخشی از مساله این است.
ماه: ژانویه 2003
شاید یک مقدار مخدر لازم
شاید یک مقدار مخدر لازم داشته باشم: اما مخدر خوب!
+پیش از آنکه تو به
+پیش از آنکه تو به دنیا بیایی آیا پدرت با تیلهها بازی میکرد؟
-نه هرگز، چون من هنوز آنجا نبودم.
+آیا پیش از آنکه تو آنجا باشی، او مثل تو یک کودک بود؟
-وقتی او مثل من بود، من قبلا آنجا بودم. او درشتتر بود.
+کی شروع کردند با تیلهها بازی بکنند؟
-وقتی دیگران شروع کردند، من هم شروع کردم.
اینها را فا، پنج سال و نیمه گفته است در صفحهی 50 کتاب قضاوتهای اخلاقیی کودکان از ژان پیاژه. تحلیل پیاژه را از دست ندهید: بهتر از فا نمیشود کسی خودش را در مرکز جهان قرار دهد چه در زمان و چه در مکان.
این کتاب به نظر خیلی جالب میآید. تا اینجایاش که کلی احساس خوبی بهام داده است. جالب اینکه قضاوتهای اخلاقیی کودکان به خوبی مقیاسپذیرست در موارد دیگر. پیاژهی عزیز!
سوژهی شناسای قادر به شناسایی
سوژهی شناسای قادر به شناسایی سوژهی شناسای قادر به شناسایی سوژه شناسای قادر به شناسایی سوژه شناسای قادر به …
دیگه داره خوابام میگیره …
دیگه داره خوابام میگیره …
دارم روی دینامیک حماقت کار
دارم روی دینامیک حماقت کار میکنم … هنوز هیچی!
باید از این ببر تقدیر
باید از این ببر تقدیر کنم به خاطر کظم غیظشان و اینکه یک کویر درسته را قورت ندادند،
و باید از کویر تشکر کنم به خاطر سالاد یونانیای که قرار است به من بدهند،
و باید از زحمات باران تشکر کنم به خاطر تلاش فراوانی که در خیس کردن امروزین من نمودند،
و مهمتر از همه اینکه باید از کلی آدم دیگر تشکر کنم که روز به روز مرا دیوانهتر میکنند!
متشکرم!